1394در یک نگاه
فروردین94
اولین ماه 94 تموم شد امسال نوروز ما یعنی خونواده سه نفرمون در شهر خودمون موندیم و جایی نرفتیم فقط از دیدن دوستان و اشنایان فیض بردیم هر چند روزای اخر نوروز شایان جون تب کرد و سرماخورده شد. اما خوب بخیر گذشت. امیدوارم هیچ کوچولویی مریض نشه چون واقعا سخته. اینم چند تا عکس از فروردین امسال ...
پایان 1393
پسر عزیزم امروز اخرین روز اسفند 93 است و امشب وارد سال جدید میشیم امیدوارم سال جدید برات پر از خوشی و سلامتی باشه. یک سال گذشت خیلیا رو از دست دادیم و خیلیها به جمعمون پیوستند اما با همه سختیها و خوشیهاش تموم شد اما خوشحالم که تو رو کنارمون داشتیم و روزهای خوبی رو واسمون خلق کردی هر چند که بعضی وقتها هم با غر زدنات و شیطونیات کلافمون میکردی اما با این وجود عاشقانه دوستت داریم. ...
نویسنده :
مامان شایان بلا
9:15
تولد 3 سالگی
سلام بر پسرخوبم،شایان عریزم نازنینم تولد 3سالگیت مبارک امسال در تاریخ16/08/93واست یک تولد کوچولو ترتیب دادیم خیلی خوشحال بودی و خوشحالتر اون زمانی که شمع فوت میکردی و بادکنک میترکوندی بعد مهمونی با خودم گفتم چه خوب شد که تونستیم تو رو امشب خوشحال کنیم. شایان جان امیدوارم سالیان سال در کنار ما سالم وسلامت در اوج موفقیت در پناه خدا باشی. دوستت داریم ...
تولد
پسر عزیزم ،شایانم تولد 3 سالگیت پیشاپیش مبارک. ...
بدون عنوان
سلام صبحت بخیر شایانم تو خوابی ،بابا رفته تهران،مامان هم امروز سرکار نمیره 14 مهر 1393 شایان تا این لحظه ، 2 سال و 10 ماه و 27 روز سن دارد پسر خوبم نمیدونی چه حس قشنگیه داشتنت،بوسیدنت،بوئیدنت و در آغوش چسباندنت بعضی روزا سرکارم اونقدر دلم واست تنگ میشه و غصه تو رو میخورم مخصوصا وقتی با التماس بهم میگی نرو بهت میگم برو خونه مامان بزرگ سریع بهم میگی خودتم میای؟ عزیز دلم هروقت بهت نگاه میکنم دویدنت و شیطونیات رو میبینم خداروشکر میکنم که سالمی و پیش ما و برای ما هستی. نگاه کردن به چشمای زیبات لذتی داره که فقط من بابایی درکش میکنیم و شاید زمانیکه خودت پدر بشی بفهمی من چی گفتم. &...