امروز 4 فروردین ماه روز جمعه است .4 روزه که وارد سال نو شدیم اما بشنوید از زبان پسر کوچولوی من. روز اول بعد سال تحویل همراه مامان و بابام خونه مامان بزرگم رفتیم چون بزرگ فامیله و اولین سالیه که بابابزرگم در بین ما نبود همه اقوام اومدند اونجا .عمه و عمو هم با خانواده هاشون بودند.اما من شلوغی زیاد دوست ندارم و اذیت میشم. ناهارو همه با هم خوردیم. من (شایان)چند روزی بود سرفه میکردم اما از اون وز بیشتر شد. ساعت فکر کنم 7 بعدظهر بود که رفتیم خونه پدرجون.اما حال نداشتم واسه همین زیاد نموندیم برگشتیم خونه اما صبح روز دوم نوروز سرفه هام خیلی زیاد شد طوریکه دل بابا و مامانم به درد میمود از اونجاییکه تعطیلی بود مونده بودند چکار کنند چون ...