شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

شایان مرد آهنی

خدایا...

خدایا هیچوقت با فرزندم مرا امتحان نکن   سلام بر پسر زیبا و نازنینم امروز 8خرداد 1393هست و تو میتوانی به راحتی بدوی ، قدم برداری،حرف بزنی و همه اینها بخاطر لطف خداوند هست که تو را سالم و سلامت به ما داده و ما سه نفر را در کنار هم خوشبخت کرده است . عزیزم شاید روزی چند بار جمله بالای صفحه را با خودم تکرار میکنم از روزی که کارم در ای سی یو اطفال شروع کردم بیشتر به این جمله فکر میکنم چقدر پدر و مادرهای زیادی هستند که منتظر برگشت فرزندانشان به خانه هستند هر روز که به پشت در میرسم و مادران مضطربی رو میبینم که منتظر کلمه ای هستند که از دهان ما بیرون بیاید اشک در چشمانم حلقه میزند کاش میشد به همه انها خبر خوش داد اما گا...
8 خرداد 1393

عید نوروز

نوروز 93 پسرگلم سفر به تهران کاشان ویزد داشت علیرغم خستگی زیاد اما خوب بود هرچنر پسرم خیلی غر زد وهمش دنبال خرید اسباب بازی بود اما جاهای قشنگی رو دیدیم و تجربه خوبی بود. نمیدونم تموم کوچولوها تو این سن اینطوریند یا فقط گل پسر من برای هر چیزی باید کلی باهاش حرف بزنی و التماسش کنی تازه گاهی باز هم مجبور میشم با سر و صدا و زور کارمو انجام بدم. خیلی انرِژی میگیره. تو سفر هر جا میگفتم بیا عکس بگیریم انچنان داد میزد و گریه میکرد که از گفته خودمون پشیمون میشدیم واسه همین طبق معمول بازم عکس نداریم. هر جا هم که میرفتیم خرید ماشین اسباب بازی ازمون جدا نشدنی بود.   تهران خونه عمو جون شایان همیشه در بغل .کاشان ش...
31 فروردين 1393

نوروز93

        بهار ثانیه ثانیه می آید واینجا کسی هست که به اندازه همه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد . . نه زمستانی باش که بلرزانی...نه تابستانی باش که بسوزانی بهاری باش که برویانی "عیدتون مبارک"     ...
29 اسفند 1392

روز پرستار

  واژه ی زیبای “ پرستار” یعنی : پ : پیمان خون بستن برای مهر و ایثار ر : رفتن به سوی خدمت خلق س : سربلند و ساده زیست و سختکوش ت : تکمیل کننده کار طبیبان ا : الگوی او مظهر تقوا ، زینب کبری ( س ) ر: راضی و خوشنود از رحمت خدا. روز پرستار مبارک .   امیدوارم هیچوقت هیچ کوچولویی بیمار نشه چون خیلی معصومند  خیلی غصه داره که روی تخت باشند و با چهره ناز و زیباشون به تو نگاه کنند و تو مجبور باشی بخاطر بازگشت سلامتیشون کار درمانی رو انجام بدی.   خدایا حافظ همشون باش.   ...
16 اسفند 1392

بدون عنوان

سلام پسر قشنگم. مامانت بعد یک غیبت طولانی اومد راستش خیلی سرم شلوغه. شیفتهایی که هر روز دارم. کلاس زبان، کارهای خونه و شلوغیهای تو . بعضی روزا که از 5:30صبح بیدار میشم وتا 1 الی 2 شب نمیتونم  بخوابم خیلی خسته میشم.  پسر قشنگم هنوزم واسه حرف زدن همکاری لازمو نداره کلمات رو فقط وقتی مجبوری میگی و گرنه ترجیح میدی با زبان اشاره حرف بزنی چند وقته خیلی اذیت میکنی بداخلاقی میکنی همه میگن از دندوناته اما یک کوچولو هم لوس شدی. خونه هم که شده پارکینگ عشق خریدن ماشین و نگاه کردن عکسهای ماشینا رو داری جدید خرید مجله ماشین هم اضافه شده. عزیز دلم همه چی میخوری اما خوردن کیم یک چیز دیگه است. پسر عزیزم این روزا هوا خیلی سرد بود و دیدن برف...
21 بهمن 1392